۱۳۹۳/۰۲/۲۸

پرواز با ساز ...


شما بابایی / امیر بهاری
  
می گویند کمانچه در میان سازهای ایرانی ،« صندوقچه مویه های انسانی »است . این مساله را اگر بتوان پذیرفت ، آن وقت کمانچه نوازی مجنون وار « کیهان کلهر » قابل درک می شود ، اینکه هنگام نواختن « جانش » با « سازش » یکی می شود یا به قول علیزاده ،« کلهر با سازش پرواز می کند. » می شود هم به گفته نیویورک تایمز استناد کرد که نوشته : « آرشه ی کمانچه کلهر که بر سازش کشیده می شود ، همچون صدای آدمی است که دارد یواشکی حرف های دلش را به شما می زند .... صدای خش دار و اساطیری .»
آخرین اثری که از او در ایران منتشر شد ، « تنها نخواهم ماند »است ؛اثری که توسط موسسه فرهنگی هنری « نقطه تعریف » با مدیریت « امیر حسین الله وردی » منتشر شد . این شرکت در این سالها بسیاری از آثار مهم موسیقی بی کلام را منتشر کرده . « تنها نخواهم ماند » اثر مشترک او با علی بهرامی فرد در فهریت برترین آلبوم های سال 2012 سایت « آی تیونز » قرار گرفت و با استقبال گسترده ای در میان مخاطبان ژانرموسیقی ملل مواجه و توسط  نشریه سانگ لاینز هم به عنوان اثر برگزیده بداهه نوازی ملل معرفی شد . او اما آنقدر که در خارج از ایران فعال است ، در ایران نیست . هرچند می گوید که حالا برنامه هایی برای اجرای کنسرت در ایران دارد ؛ آن هم با نوازندگان خارجی . به هر روی ، کلهر نوازنده ای است که این ساز را بالغ کرد و ظرفیت هایش را کشف . آن را شناساند و لایه های گسترده مخفی اش را ، نه تنها برای مخاطب ایرانی که برای آدمیانی از سراسر دنیا ، آشکار کرد . کلهر، از « صفت » خوشش نمی آید . از چیزهایی مثل « بهترین » و « شناخته شده ترین » و « بزرگترین » . باید آشنایی ای – هرچند اندک – با او داشت تا خیلی زود این را متوجه شد . لابد حالا هم اگر بخواند که ما نوشته ایم : « او شناخته شده ترین موسیقی دان ایرانی در جهان است » ابروهایش را درهم بکشد و روی خوش نشان ندهد اما خب این واقعیتی است که نمی شود کتمانش کرد . با همه اینها تعریف او از جهانی شدن متفاوت از آن چیزی است که این روزها بر فضای موسیقی ایران حاکم است . می گوید زمانی می شود جهانی شد که پیش از آن ایرانی بود و زمانی می توان در موسیقی جهانی حرفی برای گفتن داشت که موسیقی ایرانی را خوب شناخت و نواخت . همان چارچوبی که خیلی های دیگر، قبولش ندارند و آن را مانع قلمداد می کنند . این همان راهی است که بسیاری از موسیقی دانان جهانی برای شناسایی فرهنگ موسیقیایی خود به کار برده  و موفق هم شده اند ، کما اینکه « نیویورک پست » نیز بر این ماجرا صحه می گذارد و زمانی می نویسد : « نوازندگی کلهر شروعی برای ساختن جریانی است که پیش از این آن را « راوی شانکار » هندی در همکاری با بیتلز و « جان کیج » در دهه 60 و « نصرت فاتح علی خان » پاکستانی در اجراهایش به همراه « پرل جم » و « پیتر گابریل » در سالیان دور تجربه کرده بودند .
اما او که تحصیلات آکادمیک موسیقی اش را در غرب گذرانده ، تنها به شناخت موسیقی ایرانی که به غایت آن را می شناسد ، کفایت نکرد و کمانچه را با تمام فرهنگ ها ی موسیقیایی ایران درآمیخت . کلهر به معنای متداول در موسیقی ایران استاد ندیده ، اما با استادی – می دانیم که کیهان کلهر ، از این واژه هم خوشش نمی آید – کمانچه را با بافت های فرهنگی ایران آمیخته و تکنوازی ها و دونوازی و دونوازی های تلفیقی متعددی از آن را اجرا کرده است . کیهان کلهر« تکنوازی و بداهه نوازی » را مهمترین خصوصیت موسیقی دستگاهی می داند . می تواند در اجراهایش عمیق ترین بداهه نوازی ها را اجرا کند و همان زمان ، هم جواب آواز بدهد و هم جواب ساز دیگری را . اینها از تسلطش بر ردیف موسیقی دستگاهی می آید ، از شناختش نسبت به ریتم و ملودی و ادوات تحریر . به قول ویواین شوایتزر تحلیلگر روزنامه نیویورک تایمز : « آثار کلهر اغلب با بداهه نوازی همراه است ؛ مهارتی که در سنت موسیقی کلاسیک فارسی سابقه ای دیرینه دارد . بداهه نوازان کار خود را بر پایه مجموعه ای از ملودی ها و موتیف ها که « ردیف » خوانده می شوند ، قرار می دهند . موسیقی دانان کلاسیک غربی به ندرت در کارهایشان بداهه نوازی کرده اند . در عین حال اعتقادی به دونوازی هم دارد . معمولا دونوازی هایش همراه با یک ساز مضرابی است ؛ اما با نگاهی نو یا همراهی با سازی ضربی ، همچنین می تواند کنار نوازنده ای دیگر از سرزمینی دیگر بنشیند . فرقی نمی کند که نوازنده ترک باشد یا از آسیای دور، هندی باشد یا از دنیای غرب . اما تعریفش از موسیقی تلفیقی هم تعریف خاصی است . همان چیزی که در این گفت و گو به آن اشاره کرده است . در دونوازی هایش ، چه آن زمان که با اردال ارزنجان می نوازد – تا بیکران دوردست – چه آن وقت با شجاعت حسین خان همراه می شود – غزل 4-1- تلاش می کند تا اشتراکات موسیقی این دو فرهنگ را از ریتم گرفته تا ملودی درک و آن را تقویت کند . به همین خاطر است که تلفیقی که صورت می گیرد ؛ تلفیقی بر پایه اصول هر دو موسیقی است و این امکان برای هر دو نوازنده وجود دارد تا به معرفی موسیقی خود بپردازند . او البته با ارکسترهای بزرگتر نیز همکاری داشته است . از شیدا و دستان گرفته تا همکاری با هنرمندان و گروه های معتبر و شناخته شده موسقی از سراسر جهان در قالب گروه هایی چون کرونوس کوارتت ، ارکستر فیلارمونیک نیویورک ، کوارتت بروکلین رایدر ، گروه جاده ابریشم و ... که از او یک موسیقی دان جهانی ساخته است .
کلهر در عین حال در زمینه آهنگسازی نیز فعالیت های متعددی داشته است ، او در این تجربه هایش با آگاهی کامل از فرم در موسیقی ایران ، نگاهی آزاد به سازبندی داشته و از ترکیبات سازهای غیر متداول بهره برده ، برای مثال قشمه و دوتار را کنار ویولن سل قرار داده یا از سازهای زهی در کنار سازهای کوبه ای و کمانچه استفاده کرده است . باید اینها را نشانه ی تلاشش داشت ؟ نبوغش؟ انتخابهای درست و آگاهانه اش ؟ شاید تمام اینها و هیچ کدامشان . خودش در این گفتگو می گوید که همیشه انتظارش از خودش زیاد بوده و چیزی در موسیقی قانعش نمی کرده . شاید این درست ترین جوابی باشد که می توان به موفقیت فعالیت هایش داد: « اصرارش بر حقیقت موسیقی سرزمینش » برای همین است که نوای کمانچه اش را هم اینجا می شنوند و هم در آن سوی مرزها دوست دارند .

اردال ارزنجان ، ژیوان گاسپاریان و علی بهرامی فرد . همنوازی با اینها ، کارهایی است که « کیهان کلهر» مشغول آن است . قرار است اجراهای مشترکش با اردال ارزنجان از 27 و 28 اردیبهشت در لهستان آغاز شود پس از آن در مجارستان و فرانسه ادامه پیدا کند . 31 اردیبهشت به بوداپست و 1و2 خرداد به پاریس سفر کند و همراه باغلامای اردال در این شهر بنوازد . بعد از آن در 11 خرداد با همراهی سنتور علی بهرامی فرد در بلژیک به اجرای برنامه بپردازد و بعد از آن یورکشایر انگلستان مقصد بعدی آنها خواهد بود که 15 خرداد میزبان این دو هنرمند می شود . بعد از آن هم در شهرهای ساوت همپتون و لندن هم توقف خواهد کرد و 16 و 17 خرداد به اجرای برنامه می پردازد . این اما تمام فعالیت های کلهر در سال جاری میلادی نیست . قرار است با همراهی ژیوان گاسپاریان به ایالات متحده سفر کند آنها ابتدا در نیویورک می نوازند و در فستیوال شمال نروژ و فرانسه حضور دارند .
متن کامل گفتگو را می توانید ر ماهنامه تجربه ویژه اردیبهست ماه مطالعه نمایید .

هیچ نظری موجود نیست: