دلم می گيرد هنگاميكه آدمی با شور و شوق و حس جوانی جريانی را دنبال می كند كه انتهای آن چيزی جز سراب باقی نمی ماند ...
اين دوران ، دوران تنهايی های خود خواسته و تنهايی هايی كه تحميل می شوند شده است ... از آن دسته تنهايی هايی كه آدم هرقدر خودش و دوستانش را شخم بزند و در جستجوی آنان باشد هرگز به آن نرسد ... فكر می كنم اين تنهايی بسيار عميق است ...
اين دوران ، دوران تنهايی های خود خواسته و تنهايی هايی كه تحميل می شوند شده است ... از آن دسته تنهايی هايی كه آدم هرقدر خودش و دوستانش را شخم بزند و در جستجوی آنان باشد هرگز به آن نرسد ... فكر می كنم اين تنهايی بسيار عميق است ...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر