جناب خشایار دیهیمی رو باید قدر دانست و تاسیس انتشارات تازه به نام 'نشر گمان' توسط ایشان که هم ویراستار و سرپرست مجموعه هستند و هم مترجم رو به فال نیک گرفت!
عناوین مجموعه فلسفی بسیار جالبی در غالب مجموعه ای با عنوان "هنر زندگی" عرضه شده که طبق گفته جناب دیهیمی تقریبا پایانی ندارد قرار هست که هر ماه 2 کتاب عرضه شود و تا کنون 11 کتاب به بازار عرضه شده و من از این بابت خوشحالم ! خوندن این مجموعه رو به شدت توصیه میکنم.
در زیر قسمت هایی از سخن سرپرست مجموعه رو گنجانده ام :
فلسفه در همه کشورها و همه فرهنگ ها، از جمله کشور خودمان، واژه پر ابهتی است. کتابهای فلسفه هم غالباً در قفسه ها در جایی قرار می گیرند که متناسب با همین ابهتشان باشند. به اصطلاح خودمانی، آن بالای تاقچه. عموم مردم هم به دیده احترام به فلسفه می نگرند هم در عین حال از آن می ترسند. کمتر کتابخوان عادی به سراغ کتابی می رود که عنوان فلسفه را یدک می کشد. به نظر آنها فلسفه خواندن کار هر کسی نیست و بنابراین عطایش را به لقایش می بخشند و البته با وضع کنونی این تصور به دور از حقیقت هم نیست.
اما بگذارید کمی بیشتر مسئله را بشکافیم و توضیحاتی بدهیم. اکثرا سوالاتی که مطرح می شود این است که " فلسفه چیست ؟" و پاسخ معمولا دو بخش دارد : از نظر لغوی فلسفه" دوستداری حکمت" یا "عشق به حقیقت" است و از نظر رشته ای، دانشی نظری و غالباً انتزاعی. اما اولا این پاسخ تا چه حد مقرون به حقیقت است، ثانیا آیا این پرسش که "فلسفه به چه کار می آید؟ " پرسشی بهتر نیست؟
از نظر من فلسفه فقط رشته دانشگاهی نیست که در دانشگاه خوانده شود و مختص عده خاصی باشد که در این رشته تحصیل می کنند. فلسفه به همه تعلق دارد و همه ما از کودکی سوالاتی طرح می کنیم که جنبه فلسفی آشکاری دارند. شاید کمتر کسی باشد که این سوال های فشرده در این بیت گاه به گاه به ذهنش خطور نکرده باشد:
از کجا آمده ام آمدنم بهر چه بود/به کجا می روم آخر ننمایی وطنم.
در واقع همه این سوال ها فلسفی هستند : از کجا آمده ایم، که هستیم، چه باید بکنیم، معنای زندگی مان چیست، و عاقبت کارمان چه. تولد، مرگ، خوشبختی، نیکی، بدی، معیارهای زندگی و همه خصائل انسانی در دل این سوال های فشرده نهفته اند. پس درست است که ما همه فیلسوف حرفه ای نیستیم اما همه مان به مسائل فلسفی، در عیان و نهان، فکر می کنیم و این فکر کردنمان بر شیوه زندگی و عملمان تاثیر می گذارد. پس فلسفه در این معنا یک دانش انتزاعی به درد نخور مختص عده قلیلی نیست. کتابهای "فیلسوفان هنر زندگی" با ما سخن می گویند و ما از طریق سخن گفتن با آنها به شیوه ها و راه های درست تر عمل کردن، چه برای اعتلای خودمان، چه برای زیستنی کردن جهان و کاستن از درد ها و افزودن بر شادی ها پی می بریم. متاسفانه در کشور ما هم نظر اغلب نویسندگان و مترجمان فلسفه معطوف به کتابهای نظری سیستماتیک است. کتابهایی که خوانندگان احساس می کنند که نویسنده اش اصلا تلاش نمی کند تا زندگی را با همه آشوب هایش، پوچی هایش، دردهایش، خوشی هایش، سرخوردگی هایش، اضطراب هایش و خلاصه فراز و نشیب هایش درک کند، درگیرشان شود و ما را نیز همراه با خودش درگیرشان کند. برعکس، این احساس به خواننده دست می دهد که با عقایدی انتزاعی روبروست که تقریبا هیچ ربطی به واقعیت ندارند. اما واقعیت این است که ما در زندگی مان با همه این پدیده ها سر و کار داریم و نیازمندیم که هر چه بیشتر از وضع زندگی مان و خصوصا احساساتمان سر دربیاوریم، دست به داوری های ارزشی بزنیم و مبنایی برای این داوری های ارزشی پیدا کنیم. فراتر از همه، ما سخت نیازمند درک معنای زندگی و آشنایی با" هنر زندگی " هستیم. اما مجموعه کتابهای فلسفی که در ایران منتشر می شوند کمتر به این مسائل می پردازند و در نتیجه ما به لبه پرتگاهی دوسویه کشانده می شویم که یک سویش یا وانهادن فلسفه و یا صرفاً تبدیل این کتابها به کتابهای بالای تاقچه ای برای قمپز در کردن است، و در سوی دیگرش، روی آوردن به کتابهای به اصطلاح " زرد " به قلم افرادی است که پاسخ های دم دستی به این سوالها می دهند و راه حل های یکسان آسان برای همه مشکلات همگان پیش پا می نهند که همه با آنها آشنا هستیم : 40 راه برای خوشبختی، 20 راه برای غلبه بر اضطراب، 50 توصیه برای زندگی زناشویی، و ... انگار انسانها ماشین هستند و می توان برای مشکلات افراد، که نام مشترک اما کیفیت متفاوت دارند، راه حل یکسانی عرضه کرد که کارگر هم بیفتد. این کتابها اکثراً به نظر من خطرناک هم هستند، زیرا افراد را از اندیشیدن به مسائل و مشکلات معاف می کنند و نسخه ای می پیچند که همه به یکسان از آن استفاده کنند.
این موقعیتی خطیر است که جامعه ما و آحادش را تهدید می کند. البته هرگز نمی توان با اغراق ادعا کرد که مثلا با چنین مجموعه ای می توان به چنین نیاز معطل مانده ای پاسخ داد، اما به هر حال شاید گامی کوچک در این راه باشد. انتشار کتابهای فلسفی که نه فقط با صدای عقل، بلکه با شور زندگی، با ما درباره مسائلمان سخن می گویند، آن هم نه با اعلام حکم قطعی در هر مورد، که قطعا در توان هیچ کس نیست، بلکه با نور تاباندن بر زوایای تاریک و پیچیدگی های مسائل زندگی و دعوت از خود ما برای تفکر بیشتر و یافتن راه حل های مخصوص به خودمان، یعنی فکر کردن به"هنر زندگی" با مدد گرفتن از تجربه دیگران.
عناوین این مجموعه پرشمارند و طبیعتاً بعضی حتی عناوین مشترک یا شبیه به هم دارند، زیرا اینها مسائلی است که تقریبا همه فیلسوفان هنر زندگی دغدغه اش را دارند : معنای زندگی، خوشبختی، نوعدوستی، سرشت بشر، فضیلت، مبانی ارزش ها، شخصیت، همزیستی مسالمت آميز، ترس، درد، بیماری، ملال، و...
و اما کتابهای چاپ شده :
1- کمونیسم رفت ، ما ماندیم و حتی خندیدیم اثر اسلاونکا دراکولیچ نرجمه رویا رضوانی
2- بخشودن اثر ایوگارارد و دیوید مک ناتون ترجمه خشایار دیهیمی
3- گفتار در بندگی خودخواسته اثر اتیین دولابوئسی ترجمه لاله قدکپور
4- بنیانی علمی برای جهانی عقلانی اثر پل دیویس ترجمه محمد ابراهیم محجوب
5- فلسفه ترس اثر لارس اسوندسن ترجمه خشایار دیهیمی
6- مرگ اثر تاد می ترجمه رضا علیزاده
7- من اثر مل تامپسون ترجمه سونا انزابی نژاد
8- اعتراف اثر لف تالستوی ترجمه آبتین گلکار
9- بیماری اثر هوی کرل ترجمه احسان کیانی خواه
10- دروغ/اراده آزاد اثر سام هریس ترجمه خشایار دیهیمی
11- کاروان امید اثر لسلی اسکرای وینر ترجمه محمد ابراهیم محجوب
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر