ما برای تامین منافع نسل های آینده چنان محرومیت های وحشتناکی به نسل حاضر تحمیل کردیم که یک چهارم از طول عمر متوسطش کم شده . برای دفاع از موجودیت کشور ناگزیر از اقدامات استثنایی و تصویب قوانین ویژه مرحله گذار شدیم که از هر نظر با اهداف انقلاب منافات دارد . سطح زندگی مردم از قبل از انقلاب پایین تر است ؛ شرایط کار سخت تر، ضوابط و قوانین غیر انسانی تر، و بهره کشی از نیروی کار کارمزدی از شرایط کار باربرهای بومی در مستعمرات بدتر است . ما سن مجازات اعدام را پایین آوردیم و به دوازده سال رساندیم . قوانین جنسی ما از قوانین جنسی انگلستان هم سفت و سخت تر است . پرستش رهبر در کشور ما از حکومت های دیکتاتوری ارتجاعی بیزانس هم شدیدتر است . مطبوعات و مدارس ما میهن پرستی کورکورانه ، نظامی گری، جزم اندیشی، کنفورمیسم و جهل را پرورش می دهند . قدرت مطلقه حکومت نامحدود است و در تاریخ نظیر ندارد . آزادی مطبوعات ، آزادی عقیده و آزادی فعالیت سیاسی چنان ریشه کن شده که انگار اعلامیه حقوق بشر هرگز وجود نداشته . ما عظیم ترین دم و دستگاه پلیس را راه انداختیم که به پیشرفته ترین سیستم علمی برای شکنجه جسمانی و روانی مجهز است . با خبر چین هایی که به یک سازمان سراسری تبدیل شده اند . ما توده های ناراضی کشور را به ضرب شلاق به سوی سعادت انتزاعی آینده می بریم که هیچکس غیر از خودمان نمی تواند آن را ببیند . چون نیروی این نسل به پایان رسیده ، در جریان انقلاب به پایان رسیده بود ؛ چون خون این نسل را مکیده اند و غیر از یک تکه گوشت قربانی نالان و کرخت و دل مرده چیزی از آن باقی نمانده .... اینها نتایج کارهای نتیجه بخش ماست . تو اسمش را گذاشتی اخلاقیات طرفدار زنده شکافی . گاهی به نظرم می آید که این آزمایشگرها پوست قربانی را کندند و با گوشت و ماهیچه و اعصاب لخت رهایش کردند ...
ظلمت در نیمروز
آرتور کوستلر
ترجمه مژده دقیقی
صفحه 154
ظلمت در نیمروز
آرتور کوستلر
ترجمه مژده دقیقی
صفحه 154
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر