۱۳۹۲/۰۸/۲۵

اخلاقیات مخالف و موافق زنده شکافی

در مورد اصول اخلاقی انسانی فقط دو نظر وجود دارد و این نظرها در دو قطب مخالف اند . یکی از آنها مسیحی و شفقت آمیز است ؛ می گوید احترام فرد واجب است و تاکید می کند که در مورد انسانها نباید از قوانین ریاضی استفاده کرد . آن یکی مبتنی بر اصل اساسی است که هدف مشترک همه وسیله ها را توجیه می کند و نه تنها این کار را مجاز می داند بلکه می خواهد فرد به هر طریق تابع جامعه باشد و برای جامعه قربانی شود و جامعه می تواند او را به عنوان موش آزمایشگاهی یا گوسفند قربانی سر به نیست کند . اسم نظر اول را می توانیم اخلاقیات مخالف زنده شکافی بگذاریم و اسم دومی را اخلاقیات طرفدار زنده شکافی .
شیادها و آماتورها همیشه سعی کرده اند این دو نظر را با هم قاطی کنند؛ ولی اینکار در عمل ممکن نیست . هرکسی که قدرت و مسئولیت داشته باشد در اولین ضرورتی که پیش بیاید متوجه می شود که باید انتخاب کند و ناگزیر به سمت شق دوم کشیده می شود که ممکن است خیلی هم ویرانگر باشد . آیا حتی یک حکومت را می شناسی که از زمان استقرار مسیحیت به عنوان دین رسمی واقعا"  یک سیاست مسیحی را دنبال کرده باشد ؟ یکی را هم نمی توانی اسم ببری . در موقعیت های اضطراری - و سیاست همواره در موقعیت اضطراری است - حاکمان همیشه در ایجاد " شرایط استثنایی " که مستلزم اقدامات دفاعی استثنایی بوده، موفق بوده اند . تا بوده ملتها و طبقات مردم همیشه در وضعیت دفاع از خود زندگی کرده اند و این موضوع آنها را تا ابد وادار می کند که عمل به انسانگرایی را به وقت دیگری موکول کنند ...
ظلمت در نیمروز
آرتور کوستلر
ترجمه مژده دقیقی
صفحه 152

هیچ نظری موجود نیست: