شهر ما آدم ندارد یعنی آدمهایی که باعث شوند ما به کجایی مان پی ببریم ......... هر چقدر هم خوش بین باشیم آدم پیدا می کنیم اما بدور از آدمیت ، که در ظاهر آدم اند اما با باطنشان ..........
این شهر پر از آدمهایی است که وجودشان مانع از این می شود که جای خودشان را پیدا کنند . در واقع وارد دنیایی می شویم که سراسر تاریک و نا امید است دنیایی که ترس و عصبانیت در آن معنایی ندارد در واقع سراسر نا امیدی است .
آدمهای این شهر را می گویم که صد در صد وفادار نیستند و در واقع شروعشان در یک جایی از میانه راه به سمت دیگر کج می شود و ادامه دارد این جریان تا ناکجا .......
این شهر پر از آدمهایی است که وجودشان مانع از این می شود که جای خودشان را پیدا کنند . در واقع وارد دنیایی می شویم که سراسر تاریک و نا امید است دنیایی که ترس و عصبانیت در آن معنایی ندارد در واقع سراسر نا امیدی است .
آدمهای این شهر را می گویم که صد در صد وفادار نیستند و در واقع شروعشان در یک جایی از میانه راه به سمت دیگر کج می شود و ادامه دارد این جریان تا ناکجا .......